این روزا عجیب دلتنگ خدا شدم!(هیس فقط خدا)
این پست دلنوشته یکی از مخاطب های وبلاگه با نام مستعار «هیس فقط خدا» البته حرف دل هممونه
نمیدونم چراحالم همیشه خرابه ، نمیدونم چراحاله دل من هرلحظه خرابترمیشه، میدونی چیه من دنبال آرامش گشتم اما پیداش نکردم، میدونی چرا؟ چون ارامش نزدیکتراز رگ گردنم بوده ، اینجانه کسی دلتنگت نمیشه ، اینجا بی دلیل ازخاطرکسی ردنمیشی ،اینجاهرکاری کنی بازم تنهایی ، اینجا وادی غربته تنها میای تنهامیری ، نمیدونم همش تو ذهن کوچیکم این تنهای رژه میره هرثانیه ، واین قلب منو خفه تر میکنه بعد میشینم کلی برای تنهای خودم گریه میکنم ، این روزا عجیب به مرگ فکر میکنم ، مرگ هم عجیب بامن انس گرفته توخوابو خیالمم هست ، نمیدونم شاید من زیادی خطاکردم ، میدونم میمیرم اما بازم خطا میکنم
شایدمرگ رو جدی نگرفتم
شایدقیامت روجدی نگرفتم
شایدخدارودرست نشناختم
این روزا عجیب دل تنگ خداشدم
باخودم کلی کلنجار میرم اخه بنده خدا
این دنیا تنها ...اون دنیا تنها
حداقل یکی رو دوست داشته باش که ازته قلبت بخواد تورو ، نگران کسی باش که نگرانته، واسه کسی تب کن که واست تب کنه، این روزا زیادی بی خدا شدم این روزاخدا هم به حال من گریش گرفته ، این روزا من ,خدا, عجیب دنبال باهم بودنیم
من خدارومیخوام تاخیلی چیزابده به من یکیش آرامش مطلقه ،خدامنو میخواد فقط خود منو
این روزا من عجیب حالم خرابه
شایددارم باورمیکنم من رفتنی هستم.