یک ثانیه آزگار

یه ثانیه آزگار خالص برایت نبودم ؛ این است دلیل دل آشوبی من ، دریغ از یه ثانیه آزگار توجه ، دریغ
آپلود عکس

......بنده آنی که در بند آنی......

پیام های کوتاه
  • ۲۷ بهمن ۹۴ , ۰۹:۰۸
    هجوم
آخرین نظرات
  • ۷ ارديبهشت ۹۵، ۱۲:۴۲ - خانم خونه
    ممنون
  • ۳۰ فروردين ۹۵، ۰۳:۴۷ - خانم خونه
    ممنون
آپلود عکس

دستم بسته بود ...

سه شنبه, ۲۴ فروردين ۱۳۹۵، ۰۹:۵۵ ق.ظ

شب که رسیدم خونه بعد از اینکه خانمم یه استکان چای آورد و جاتون خالی جاریش کردم در رگ امودم سراغ لپتاب چشتون روز بد نبینه دیدم که لپتاب خیس خیسه ، جا خوردم عجیب ، سریع باتریشو در آوردمو کلی با نق و نوق داشتم باهاش ورمیرفتم با اجازتون دیگه روشن نمیشد خب خودم میدونستم که لپتابم از کجا آب خورده آخه من دو تا فرشته شیطون ، شیطون که میگم خودتون برید تا آخرش تو حونمون داریم عارفه زهرا و امیر علی که خدا برا خودش نگهشون داره، بعله لاصه قصد شستن لپتاب کردن البته به شیوه خودشون خداییش تمیز هم شد از موقعی که خریده بودم به این تمیزی ندیده بودمش اما نمیدونم چرا از تمیزیش ناراحت بودم فقط روشن نمیشد ، خلاصه گفتیم آتیش گرفته و سوخته خانمم گفت تو بگیر بخواب من یه کارش میکنم منم اعصاب نمونده بود برام دو میلیون پولشه اونم با بدبختی  قسطش تازه تموم شده بود هیچی دیگه با همون وضع خوابیدم صبح که برا نماز پاشدم رفتم سراغش دیدم خانمم لپتابم رو برده زیر بخاری گذاشته تا آبش خشک بشه ، روشنش کردم بگید چی شد بعله روشن شد اما نمیدونم چرا صفحه کلید قاطی کرده بود هر کار کردم نشد که نشد حتی یه عبارت کوتاه هم نمیتونستم تایپ کنم چه برسه که وبلاگمو بروز کنم با گوشی هم که نمیشه یعنی اعصاب خورد کنیه خلاصه دستم بسته بود و الا کلی اتفاق تو این مدتی که نتونستم بیام افتاد از جمله سفرم با خانواده به قم و اصفهان و اردوی میثاق با شهیدان و اتفاقات شهر و کشور ، شعار سال و خائن شدن بعضی ها و خلاصه کوتاه کنم ، اما ان شالله اگه تونستم یه اشاره ای خواهم کرد خلاصه سال نوتون مبارک.

 

موافقین ۱ مخالفین ۰ ۹۵/۰۱/۲۴

نظرات  (۲)

سلام
زیبا بود
معبر شهدا را با دنبال کردن خود حامی باشید
اللهم عجل لولیک الفرج
ممنون

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
تجدید کد امنیتی