یک ثانیه آزگار

یه ثانیه آزگار خالص برایت نبودم ؛ این است دلیل دل آشوبی من ، دریغ از یه ثانیه آزگار توجه ، دریغ
آپلود عکس

......بنده آنی که در بند آنی......

پیام های کوتاه
  • ۲۷ بهمن ۹۴ , ۰۹:۰۸
    هجوم
آخرین نظرات
  • ۷ ارديبهشت ۹۵، ۱۲:۴۲ - خانم خونه
    ممنون
  • ۳۰ فروردين ۹۵، ۰۳:۴۷ - خانم خونه
    ممنون
آپلود عکس

۴ مطلب در بهمن ۱۳۹۹ ثبت شده است

خیلی اوقات که مشغول انجام تکالیف مدرسه با گوشی هستم والدین فکر می‌کنن بازی می‌کنم. چطور می‌تونم این سوءتفاهم رو حل کنم؟

قصه این روزهامون رو دوست دارم قصه آدم‌هایی که مدام مجبورند با تغییرات مختلف هماهنگ بشن. سبک مدرسه رفتن جدید، سبک معلمی کردن جدید، سبک تکلیف ارائه دادن جدید، سبک امتحان دادن جدید. و ... قبلا هم تغییراتی بود که باید با آن هماهنگ می‌شدیم ولی خیلی دیر به دیر و جزئی. اما حالا افتادیم وسط میدان تغییرات بزرگ و متنوع.

  قصه این روزهامون رو دوست دارم هرچند هماهنگ شدن با تغییرات نیاز به زمان داره. مامان باباهامون  هم از این قاعده مستثنی نیستن و برای هماهنگی با سبک جدید درس خوندن ما نیاز به زمان دارن. پس بیاین کمی صبورتر باشیم.  البته راهکارهایی هم هست که این فرایند هماهنگی راحت‌تر اتفاق بیفته. 

 باید اعتماد‌سازی کنیم. یعنی اینکه تا حدی اون‌ها را در جریان درس و مشق و نحوه انجام تکالیف و کارهای خود قرار دهیم. 

 سعی کنیم با برنامه‌ریزی و زمان‌بندی مناسب از کِش‌دار شدن تکالیف و آمیخته شدن همه زندگی با فضای مجازی و درس و تکلیف بپرهیزیم. حتی اگر در برنامه‌ها زمانی رو برای بازی و سرگرمی در فضای مجازی قرار می‌دهیم، به آن پایبند باشیم و به والدینمون هم بگیم که فقط در این زمان مشغول بازی و سرگرمی در فضای مجازی هستیم. 


 مراقبت پذیر باشیم. یعنی بپذیریم که والدینمون در مواجهه ما با فضای مجازی نگرانی‌های به حقی دارن و به اونها اجازه بدیم که از ما مراقبت کنند. همانطور که بعدها وقتی پدر و مادر شویم از فرزندانمان مراقبت خواهیم کرد چون عمیقا دوستشان داریم. البته شاید روش‌های مراقبت با هم فرق داشته باشند. 

قصه این روزهامون رو دوست دارم قصه آدم‌هایی که تلاش می‌کنن اعتماد سازی کنند. برنامه‌ریزی داشته باشند. و با درک نگرانی والدینشون، مراقبت پذیر بشن. 

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۲ بهمن ۹۹ ، ۰۰:۱۰

هر آنچه و هر آنکه بویی از تو برده باشد جذاب است 

این یه قانونه 

وقتی یه نفر پیدا میشه که میتونه حالت رو خوب کنه توانایی شو داره که تغییرت بده محبت کردنش خاصه 

حتی یادش هم میتونه غوغا کنه

مگه میشه دوستش نداشت مگه میشه بهش بی تفاوت بود اصلا مگه میشه بهش فکر نکرد ؟

مگه میشه به راحتی بذاری از زندگیت بره 

یه تجربه عجیده یعنی عجیب و جدیده 

نداشتم و نبوده اما حالا هست ،هست و خداروشکر که هست 

و خیلی جالبه که برام تکراری نمیشه انگار خدا اینا نرم افزار تکراری شدن رو غیر فعال کرده 

هر روز محبته بیشتر و بیشتر

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ بهمن ۹۹ ، ۰۰:۱۶

 

سکوت رو دوست دارم چون بیشتر میتونم به یادش باشم 
سکوت دریست برای ورود حکمت 
اگه سخن گفتن نقره باشد سکوت طلاست 
کسی که عقلش کامل میشه کلامش کم میشه 
از تفسیر بگذریم سکوت خیلی قشنگه خیلی 
عشق و سکوت خیلی به هم مربوطند 
اصلا انگار عاشق ها اهل سکوتند
سکوتی معنا دار 
حتی دوست ندارند بلند بلند گریه کنند 
اشک میریزند در سکوت 
اهل حرف زدن با چشم هستند 
تا اشارات نظر نامه رسان من و توست 
نشود فاش کسی آنچه میان من و توست 
حرفها رو باید از چشم ها خوند چشمها صادق ترینند 
چشم نمیتونه پنهان کنه نمیتونه کتمان کنه نمیتونه سکوت کنه ...

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ بهمن ۹۹ ، ۰۰:۳۷

یا فاطمه

به نام خدای مادر 

دیدید بعضی ها چقدر فرزند مادرند (بچه ننه ) این فرزند مادر بودن بین همه آدم ها یک صفت بد به حساب میاد الا یک جا 

اون کسی که فرزند مادره چون خیلی هواشو داشتند سوسول بار اومده باید انگار همه چیز براش آماده باشه اونم با کیفیت که یک وقتی خدایی نکرده کوچک ترین اذیت هم نشه (خداییش دارم مینویسم حالم بد میشه از دست این جور آدم ها ) 

آخه فرزند مادر بودن  تا چه حد ؟!!

نمیتونی بهش بگی بالا چشمت ابرویه به تریج قباش برمی خوره چه بر خوردنی 

بعضی ها خودشون میدونن که فرزند مادرند بعضی ها هم مخفی میکنن این موضوع رو اما امروز اومدم تو این پست فریاد بزنم 

من فرزند مادرم اونم با افتخار 

مادری که مثلش نیست مادری که نمونه خلقته بهترین زنان عالمه و نور آسمانها و زمینه 

این قدر محبتش زیاده که نمیشه فرزندش نبود 

و اونقدر که محبتش یه جوریه که منو سوسول کرده این محبته 

البته یه فرقی هم داره اونم اینه که اونجا دوست نداری اذیت بشی حتی یه ذره اینجا حاضری اذیت بشی و اصلا اذیت شدن برای این مادر بهترین لذت هاست

اره اصلا اینجا من بچه ننه ام 

قربونت بشم مادر ممنون که منو به فرزندی خودت درآوردی 

روزت مبارک مادر آسمانی 

چادرت را بتکان روزی ما را بفرست 

ای که روزی دو عالم همه از چادر توست 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ بهمن ۹۹ ، ۰۶:۲۴