اصبغ بن نباته مى گوید:
روزى به حضور امیرالمؤمنین (علیه السلام) شرفیاب شدم، حضرت در فکر فرو رفته و زمین را با تکه چوبى مى کاوید. عرض کردم: یا امیر المؤمنین! مى بینم که در فکر فرو رفته و زمین را بررسى مى کنید آیا رغبتى به آن یافته اید؟
فرمود: نه، قسم به خدا! هیچ رغبتى به آن و به دنیا حتى براى یک روز نداشته و ندارم. به مولودى فکر مى کنم که یازده پشت بعد از نسل من آشکار خواهد شد، و نامش مهدى است، و زمین را بعد از آن که از ظلم و جور انباشته شده باشد پر از عدل و داد مى کند. امر او اعجاب انگیز است، و مدتها غیبت خواهد نمود، به همین دلیل گروهى درباره او به گمراهى مى روند و عده اى دیگر هدایت مى یابند.
عرض کردم: یا امیر المؤمنین! آیا واقعا این اتفاق روى خواهد داد؟
حضرت (علیه السلام) فرمود: آرى! همان گونه که او خلق شده، این اتفاق هم روى خواهد داد، تو چه مى دانى اى اصبغ! آنان برگزیدگان این امت و نیکان عترت طاهره اند.
عرض کردم: بعد از آن چه مى شود؟
فرمود: خداوند هر چه بخواهد انجام مى دهد، زیرا حق تعالى در هر چیزى اراده و قصد و هدفى دارد.(1)
1- کمال الدین، ج 1، ص 289، بحار الانوار، ج 51، ص 118.