- ۱۵ دی ۹۷ , ۲۰:۰۰روزها کوشم و شب نخوابم &پاس میدارم از انقلابم
- ۱۴ دی ۹۷ , ۱۴:۳۹آنکس که نداند و نخواهد که بداند حیف است چنین جانوری زنده بماند
- ۲۷ بهمن ۹۴ , ۰۹:۰۸هجوم
- ۱۲ بهمن ۹۴ , ۰۹:۳۳فرصت نداریم
- ۲۰ آذر ۹۴ , ۰۸:۴۸فقط بعضی توقع ها بیجاست!
- ۱۰ مهر ۹۴ , ۰۹:۴۲عید غدیر خم مبارک
- ۳ خرداد ۹۴ , ۱۲:۳۹چقدر خدا برات عزیزه؟
- ۱۱ اسفند ۹۳ , ۲۳:۳۹دل آشوبم!!!
- ۱۱ بهمن ۹۳ , ۱۱:۲۴وفات حضرت معصومه (س) تسلیت باد.
- ۹ بهمن ۹۳ , ۱۱:۲۸میدونی آدم عاقل کیه؟؟؟؟!
-
چراغ راه
(۴۲)
-
شهدا
(۱۱) -
بصیرت
(۹) -
طنز
(۱۱) -
ادبستان
(۹) -
احکام ضروری
(۵) -
حوزه برم یا دانشگاه؟
(۱) -
پیشگیری از احتلام
(۱) -
مناسبت ها
(۱۳) -
مدیریت وبلاگ
(۳) -
ولایت
(۴) -
تبسم زندگی
(۱)
- اسفند ۱۳۹۹ (۵)
- بهمن ۱۳۹۹ (۴)
- دی ۱۳۹۷ (۵)
- دی ۱۳۹۶ (۱)
- ارديبهشت ۱۳۹۵ (۴)
- فروردين ۱۳۹۵ (۱)
- اسفند ۱۳۹۴ (۲)
- بهمن ۱۳۹۴ (۳)
- دی ۱۳۹۴ (۳)
- آذر ۱۳۹۴ (۱)
- آبان ۱۳۹۴ (۸)
- مهر ۱۳۹۴ (۴)
- شهریور ۱۳۹۴ (۱)
- مرداد ۱۳۹۴ (۳)
- تیر ۱۳۹۴ (۴)
- خرداد ۱۳۹۴ (۶)
- ارديبهشت ۱۳۹۴ (۱۳)
- فروردين ۱۳۹۴ (۱۱)
- اسفند ۱۳۹۳ (۲۲)
- بهمن ۱۳۹۳ (۶)
- آذر ۱۳۹۳ (۲)
- آبان ۱۳۹۳ (۲)
- مهر ۱۳۹۳ (۱۴)
- شهریور ۱۳۹۳ (۱۷)
- خرداد ۱۳۹۳ (۱)
- ارديبهشت ۱۳۹۳ (۱)
- فروردين ۱۳۹۳ (۱۲)
- اسفند ۱۳۹۲ (۲)
- بهمن ۱۳۹۲ (۲۲)
- ۲۷ آذر ۰۲، ۱۵:۲۳ - طاهاخیلی مفید بود
- ۱۴ دی ۹۷، ۱۲:۵۰ - دختـرِ بی بیزندگی بدون عشق جریان ندارد...
- ۱۰ اسفند ۹۶، ۱۲:۳۶ - گرافیست ارشدبسیار عالی :) انشاالله موفق باشید .....
- ۱۵ فروردين ۹۶، ۰۷:۲۷ - زندهسلام درخصوص صحبت های آقامیری مطلب نگذاشتین !!!
- ۷ ارديبهشت ۹۵، ۱۲:۴۲ - خانم خونهممنون
- ۳۱ فروردين ۹۵، ۱۲:۱۱ - محمد 313سلام زیبا بود معبر شهدا را با ...
- ۳۰ فروردين ۹۵، ۰۳:۴۷ - خانم خونهممنون
- ۹ اسفند ۹۴، ۲۳:۵۵ - سهیلسلام متنی که نوشته بودی عالی بوووود
- ۱۲ بهمن ۹۴، ۱۰:۰۲ - مهدی ابوفاطمهخدا رحمتشون کنه و به شما هم طول ...
- ۲۸ دی ۹۴، ۱۳:۰۷ - فاطمهسلام خوبین.......خدا ...
3-تا جایی که ممکن است تنها و همچنین بیکار نباشید.
تنهایی و بیکاری از عواملی هستند که فکر این گناه را به ذهن آدمی می اندازد.
شما وقتی تنها هستید اقدام به استمنا می کنید.
آیا در جمع خانواده، اقوام یا دوستان هم اینکار را می کنید؟ مسلماً نه.
انسان وقتی در جمع حاضر است هیچ گاه به فکر انجام این عمل نمی افتد، یا وقتی سرگرم به کاری باشد، افکار جنسی به سراغش نمی آید.
تا وقتی خسته نشدید و خواب به سراغتان نیامده است به بستر نروید، زیرا احتمال هجوم افکار جنسی در زمانی که فرد در بستر است و هنوز به خواب نرفته، زیاد است.
اگر فکرتان به سمت افکار جنسی و شهوت آلود حرکت کرد، باید آن را منحرف کنید و حضور در جمع و اجتماع در این مواقع (هجوم خیالات جنسی) یکی از بهترین روش هاست.
کافی است اراده کنید و تلاش کنید.
پ.ن: هیچگاه با خودتان نگوییید که شیطان نمیتواند ذهن مرا منحرف کند. این اعتماد کامل به خودتان کار دستتان میدهد.
2-ورزش کنید،ورزش کردن به این معنا نیست که مانند یک ورزشکار حرفه ای اقدام به اینکار کنید. همین که هر روز 15 دقیقه بدوید ، یا طناب بزنید هم نوعی ورزش کردن است.
ورزش کردن مقدار زیادی از انرژی های منفی و زاید فرد را از بین می برد.
پ ن :دویدن قبل از خواب میتواند خیلی کمک کننده باشد.
با ورزش از این مشکل و پرتگاه عبور کنید.
وقتی خلبان شهید بابایی از آمریکا فارغ التحصیل شدند، یکی از مسئولان آمریکایی به ایشون می گه که توی پرونده ت چیزی نوشته که برای ما مشکوکه، شما خیلی از شب ها توی حیاط محوطه می دوی و اینکار تو آخر شب معنی نداره از نظر ما ، شهید بابایی هم می گن که :" درست نوشته، گاهی شب ها افکار شهوانی به ذهنم می رسه ، میرم حیاط و اونقدر می دوم که وقتی برمی گردم تو رختخواب از فرط خستگی ، بی حال بخوابم " جالبه که اون مسئول آمریکایی هم از این عمل شهید خوشش میاد و بالاترین نمره قبولی رو بخاطر انسانیت شون بهشون می ده
1-از قرار گرفتن در شرایط محیطی تحریک کننده و انجام کارهایی که باعث تحریک قوای جنسی تان می شود پرهیز کنید که از آن جمله اند :
ارتباط دوستانه با نامحرم،
دیدن صحنه ها، عکس ها و فیلم های تحریک کننده و مستهجن،
خواندن مطالب جنسی و سکسی و تخیل کردن در این زمینه ها،
قرار گرفتن در محیطی که صحبت های جنسی رد و بدل می گردد،
گوش سپردن به موسیقی های تحریک کننده،
نگاه کردن، بازی کردن و دست ورزی اندام تناسلی.
افرادی که معمولاً در ترک این عمل با شکست مواجه می شوند به دلیل این است که شرایط تحریک کننده ای که ذکر شد را از خود دور نمی کنند.
تا فضا مهیا نباشد تمام تلاش های ما بی نتیجه و عقیم خواهد بود.
اولین و مهمترین راهکار
«اجتناب و دوری کردن از هرگونه تحریک مصنوعی»
اگر نوجوانان و جوانان انتظار داشته باشند که هر روز به تماشای سایت های مستهجن بپردازند و یا فیلمهای س ک س ی و تحریک برانگیز نگاه کنند و هر روز وقت پر ارزش خود را صرف مطالعه رمان های عشقی کنند و در کوچه و خیابان با حرص و ولع اندام زنان و دختران را ورانداز کنند، و با این همه باز هیچ گونه آلودگی پیدا نکنند سخت در اشتباهند. (شیطان و نفس انسان در مواقع انجام این کارها به سراغ انسان می آیند و القا میکنند که شما مثلا این فیلم رو نگاه کن این نگاه حرام رو انجام بده ، تو میتوانی که این عادت رو انجام ندهی ، شیطان القا میکنه که با خودت بگو من نگاه میکنم اما سراغ استمنا نمیرم ،این دام شیطانه کم کم شما رو میکشونه سمت گناه )
این گونه «تحریکات مصنوعی» که هیچ گونه ضرورتی هم ندارد، مسیر فکر هر جوانی را از مسائل اصولی زندگی تغییر میدهد و به سوی مسائل جنسی ،آن هم به صورت حاد و طغیانگر می کشاند.
شب و روز ، آنها را در یک حال اضطراب دائمی عصبی که آثار نامطلوب آن بر تمام وجود آنان سایه خواهد افکند نگه میدارد.
ادامه این تحریکات دائمی بهترین فصول زندگی یعنی دوران نوجوانی و. جوانی را بر باد میدهد و اعصاب جوانان را در هم میکوبد.
دوستان و عزیزان من باید به شدت از این گونه امور بپرهیزید، از دیدن این فیلم ها و مطالعه رمان ها و هر گونه چشم چرانی اجتناب ورزید آرامش فکری خود را بی جهت بر هم نزنید و اعصاب نیرومند خود را با هیجانها تضعیف نکنید.
ممکن است بپرسید چه کنیم که به سمت این امور نرویم؟
برای موفقیت در این قسمت لازم است سرگرمی های سالم و مناسبی برای اوقات فراغت و بیکاری خود انتخاب کنید و به کمک دوستان خود برنامه های صحیحی برای این اوقات بیکاریتان تنظیم کنید.
این سرگرمی ها ممکن است:
-ورزش های فردی و دسته جمعی
-پیاده روی در هوای آزاد
-پرورش گل در منزل و به طور کلی کارهای کشاورزی
-جمع آوری اشعار
-تهیه کلکسیون های مختلف
-شرکت در مجالس مختلف مذهبی ، علمی، ورزشی
-نوشتن وبلاگ
-...
ما به افرادی که می گویند:«بارها تصمیم گرفته ایم و شکسته ایم» صریحا اعلام میکنیم:
شکستن تصمیم به معنای از بین رفتن همه آثار آن تصمیم در وجود انسان نیست.
مثال:
بسیاری از اوقات انسان میکوشد با پای خود از کوهی بالا رود و یا با ماشین از یک سر بالایی تند بگذرد ، دفعه اول و دوم و گاهی دهم عقب گرد میکند و نمی تواند ولی آخرین بار موفق میشود واز آن میگذرد ، این سخن به این معنا نیست که در دفعات اول هیچ کاری انجام نداده بلکه هر دفعه که برای عبور از این راه دشوار اقدام نموده و عقب رفته به طور ناخود آگاه یک مقدار آمادگی آموخته و ذخیره کرده و بالاخره در پایان پیروز شده است.
مثالی دیگر:
دانشمندان میگویند برای حفظ یک قطعه شعر یا نثر ممکن است در نخستین بار 5 مرتبه تکرار آن لازم باشد، و پس از مدتی ممکن است فراموش گردد اما برای حفظ آن در دفعه آینده مسلما 5 مرتبه تکرار لازم نیست ممکن است سه مرتبه هم کافی باشد، یعنی رسوبات تصمیم ها و یادگیری های گذشته همواره در روح انسان باقی می ماند.
مسائل مربوط به روان انسان همه از این قبیل است.
بنابراین اگر ده بار بلکه بیشتر تصمیم گرفته اید و شکسته اید هم اکنون آماده یک تصمیم قاطع و جدی و آهنین برای ترک هر نوع اعتیاد غلط شوید تمام نیروهای معنوی خود را بسیج کنید و این گفتار پیشوای بزرگ ما علی (علیه السلام) را فراموش نکنید آنجا که میفرمود:
افراد با ایمان همچون کوه سرسخت و با استقامتند.
1- اولین مطلبی که مبتلایان با بهش توجه کنند اینه که این عادت جنسی با تمام آثار مرگباری که داره قابل معالجه و درمانه، و به گواهی پزشکان و بسیاری از افرادی که آلوده بوده اند اگر از طریق صحیحی وارد شوند مانند هر عادت و اعتیادی به طور حتم برطرف خواهد شد.
قابل توجه این که بیشتر آثاری که این عادت بر جای گذاشته چه جسمی و چه روحی در مدت نسبتا کوتاهی پس از قطع آن برطرف خواهد شد، چون نشاط و نیروی جوانی می تواند بیشتر ضایعات گذشته را جبران نماید(نمیگوییم همه آن را ، بلکه میگوییم بیشتر آن را) .
آن دسته از جوانان مبتلا که از بهبودی خود مایوس و یا در تردیدند سخت در اشتباهند، و همین نا امیدی و تردید بزرگترین مانع و سد راه آنهاست.
بنابراین اولین و لازمترین موضوعی که آنها باید به آن توجه و ایمان داشته باشند همین امکان سریع ترک این عمل زشت و ننگین و رهایی یافتن از بسیاری از عواقب آن است.
پ.ن: عزیزان من پس با ایمان و امیدواری کامل به سمت درمان این عمل زشت و خطرناک حرکت کن و نا امیدی رو بزرگترین مانع خود برای رسیدن به هدف و القای شیطان و نفس اماره بدان. یا علی
مهمتر از آنچه تصور شود
2- پزشکان عموما بر این باورند برای ترک هر نوع اعتیاد قبل از هر چیز اراده و تصمیم لازم است، تصمیمی قاطع و جدی و محکم.
ممکن است شما این موضوع را یک موضوع ساده و معمولی تلقی کنید اما ما به شما میگوییم بیش از آنچه تصور میکنید این موضوع مهم و موثر است.
تصمیمی باید گرفت آهنین و خلل ناپذیر.
حتما میدانم در اینجا بعضی از دوستان مبتلا به من ایراد میگیرند که ( ما قادر به تصمیم گرفتن هم نیستیم و نیروی تصمیم از ما سلب شده ، بار ها تصمیم گرفته ایم و باز هم شکسته ایم )!
ما به این ایراد شما کاملا توجه داریم اما شما هم به پاسخ ما کاملا توجه و دقت کنید:
من از این گونه افراد می پرسم :(آیا هرگز شده در پیش پدر و مادر و برادر ، دبیر یا شخص محترم دیگری آشکارا دست به این کار بزنید؟
حتما خواهید گفت : نه.
می پرسم چرا؟
میگویید آخه چنین کاری شرم آور است!
میگوییم: معنای سخن شما اینه که چون این کار شرم آور است ما تصمیم گرفته ایم در پیش آنها انجام ندهیم!
این موضوع به خوبی ثابت میکند که شما هرگز آن طور که خیال میکنید بی اراده و بی اختیار به سوی این عمل کشانده نمیشوید اگر بی اختیار و بی اراده بودید برای شما حضور این افراد عدم حضورشان کوچکترین تفاوتی نداشت!
یک روز یک نفر به خدمت امام صادق (ع) عرض نمود : بیچاره فلان کس مبتلا به انحراف جنسی است و از خود هیچ گونه اراده ای ندارد !
حضرت با عصبانیت فرمود: چه میگویی ؟! آیا حاضر است این عمل را جلوی مردم انجام دهد؟!
عرض کردند : نه!
فرمود: پس معلوم میشودبه اراده و اختیار خود اوست...
میخواهم خون گریه کنم اما قطره اشکی مژگان مرا مرطوب نمیکند.
میخواهم فریاد بکشم اما آه هم از سینه بر نمیخیزد.
میخواهم بیندیشم اما به چه چیز؟ به کدامک بدبختی و نافرجامی؟ مگر مغز اندیشمندی هم در برابر این ناملایمات بر جا میماند؟
بیچاره و تنها و سرگردان، هراسان و بیمناک از آنچه هستم و خواهم بود، متنفر از همه کس و همه چیز و از این محیط آلوده و ننگین!
21 ساله هستم. ده سال تمام از حساس ترین ایام عمرم را تنهای تنها گذراندم، چهره اجتماع مرا فوق العاده رنج می دهد...
نفهمیدم چه شد چند سال قبل که هنگام مطالعه کتابی بی اراده به یک عادت شوم جنسی آشنا شدم، آن موقع گذشت و کسی به من نگفت که جوانی چه دوران حساس و خطر ناکی است!
لبه من عادت کردم و اکنون مریض جسمی هستم و روحم نیز بیمار شده است ، دارم به ورطه جنون پا میگذارم آنقدر ناراحتم که در اندیشه نمیگنجد...
مرا از طول دادن نامه ببخشید این ناله ها از من نیست که به گوش شما میرسد بسیاری از جوانان مثل من بیچاره اند.
ناگفته نماند دو بار دست به خود کشی زدم!!!
اکنون خیلی ضعیف شده ام و مدت کوتاهی است که با کمال معذرت بی اراده از من قطرات...دفع میگردد! اکنون در میان طوفان مرگباری به این سو و آن سو میرومف شاید هم یک سویش نابودی باشد...!
استدعا دارم مرا نجات دهید، خواهش میکنم جوابم را خیلی سریع لطف کنید اگر ممکن است به وسیله پستف حتی اگر در مجله نسل جوان خواستید جواب بدهید.
(س.ب از مشهد)
آیا میدانید که هرگونه افراط در امور جنسی حتی از طریق مشروع(ازدواج) نیز ممکن است خطرات فراوانی در بر داشته باشد؟ ولی گذشته از تفاوت های اصولی که میان اشباع طبیعی این غریزه و اشباع از طرق غیر طبیعی وجود دارد، فراهم شدن شرایط اشباع مشروع و طبیعی آن در همه حال ممکن نیست در حالی که این عادت شوم نیاز به فراهم شدن شرایط خاصی ندارد و لذا به صورت خطر ناکی در زنگی مبتلایان رخنه کرده و ریشه میدواند.
مبتلایان نیز باید بدانند که برای ترک این عادت هیچ موقعی دیر نیست . قبل از هر چیز تصمیم و سپس به کار بستن دقیق دستورهایی که در پست های بعدیذکر خواهد شد لازم است و با انجام این برنامه ترک این عادت مشکل نخواهد بود.
در اینجا گواهی بعضی از پزشکان و محققانی را که سال ها از عمر خود را صرف مطالعه در پیرامون این گونه مسائل کرده اند نقل نموده و سپس تجزیه و تحلیل علل روانی و اجتماعی انحرافات جنسی پرداختهو پس از آن راه مبارزه با این اعتیاد های ننگین را شرح می دهیم.
یکی از پزشکان معروف در کتاب خود که درباره زیان های عادت ننگین استمناء نوشته، مشاهدات جمعی از پزشکان را به این شرح نقل میکند:
(هوفمان) میگوید: «جوانی را دیدم که 15 سالگی گرفتار این اعتیاد شوم شده بود و تا سن 23 سالگی آن را ادامه داده بود.
او چنان دچار ضعف قوای جسمانی گردید که هنگامی که میخواست کتابی را بخواند چشمهایش سیاهی رفته سرش درد می گرفت، حالتی شبیه سرسام به او دست داده بود، مانند افراد مست دچار سرگیجه شده بود ، حدقه های چشم او بیش از حد معمولی گشاد و باز شده.
مشاهدات دکتر هوچین سون ثابت میکند عموم ناراحتی های مربوط به دستگاه تناسلی از آثار این عادت زشت است.
نویسنده مزبور اضافه میکند:
نخستین نتیجه عادت به این کار شنیع این است که قوت و شفافیت چشم ها زایل میگردد، صورت رنگ اصلی خود را از دست می دهد و پژمرده می شود.
نقصان حافظه، خرابی اشتها، مشکل شدن هضم، تنگی نفس، تغییر اخلاق و مزاج به طور غیر قابل توضیح ، غم و کدورت، گوشه گیری و تنهایی از نتایج شوم ابتلای به این انحراف جنسی است.
او سپس از قول یکی از نویسندگان نقل میکند که :
جوانی را میشناختم که که مبتلا به این عادت شوم بود او گرفتار یکی از بیماری های تب دار شد در روز ششم بیماری که کاملا ضعیف شده بود باز نتوانست دست از عمل خود بردارد لذا مرگ با تمام وحشت خود بر اوظاهر گشت و او را در کام خود کشید!
زیان های این عادت شوم بیش از آن است که در این مختصر شرح داده شود....
جوانی هستم 17 ساله و محصل دبیرستان که در تمام دوران ابتدایی شاگرد ممتاز بودم.ولی به عللی که خودتان خیلی خوب می دانید به محض رسیدن به دوران پر آشوب بلوغ به یک دام افتادم.
البته این منحصر به من نیست عده ای از همسالان من نیز به این دام افتاده اند.
در کلاس اول دبیرستان مبتلا به یک نوع انحراف شدم در عرض این چند سال مقدار فراوانی از قوای فکری خود را از دست داده ام .
ده ها بار توبه کردم ولی روز به روز ضعف نفس من زیاد تر شده.
اکنون به طوری که خودم حس میکنم قسمت های عمده بدن من یعنی قلب و اعصابم دچار خلل شده، و بدتر از همه اراده ام را نیز به مقدار زیادی از دست داده ام، دائما احساس حقارت میکنم، خیلی کم حرف میزنم ، ورزش نمیتوانم بکنم و حتی به مهمانی های خانوادگی نیز نمیرم!...
به خوبی می دانم که آینده خوبی نخواهم داشت .. این قدر بی اراده شده ام که ترک این عمل خطرناک برایم کاری مشکل شده است...
علت چیست؟
علت این است که جامعه پر از فساد شده است فیلم ها منحرف کننده و س ک س ی تنها سر گرمی ماست و گناه خیلی دم دستی شده است.
مرا راهنمایی کنید. به من بگویید چطور می توانم از این درد کشنده خلاص شوم؟!....
... مشکلی که من از آن رنج میبرم و نزدیک است مرا هلاک کند در مورد امور جنسی و تمایلاتیه که براتون توضیح میدم..
جوانی هستم 23 ساله و محصل، از روزی که پا به دوران بلوغ گذاشتم به خاطر نداشتن تربیت درست و مراقبت نکردن و بی اطلاعیبه یک نوع انحراف جنسی مبتلا شده ام و بد بختانه هفت سال اون رو ادامه دادم!
اکنون به این بلای خانمان سوز مبتلا هستم و هر چه در ترک آن سعی کردم نتیجه ای نگرفتم، ضرر های این کار رو علاوه بر اینکه خودم مطالعه کردم در بدن خود نیز دیده ام: چشمم ضعیف شده، ضعف اعصاب، کم خونی، لرزش بدن، لاغری و پژمردگی منو بیچاره کرده!!
استعداد خوبی داشتم و تحصیل میکردم اما اکنون استعدادم کم شده و مطالب رو درست درک نمیکنم
(پ.ن:پیامبر گرامی اسلام میفرماید: «هر گناهی را انجام دهید یک قطعهای از عقل شما کم میشود؛ مَن قارَفَ ذَنباً فارَقَهُ عَقلٌ لا یَرجِعُ إلَیهِ أبداً»(میزانالحکمه/حدیث6751))
ادامه نامه....
اما با فشار و سختی به تحصیل ادامه می دهم...
وقتی قلم به دست میگیرم قدررت نوشتن ندارم، ناچار قلم را بر زمین می ذارم تا کمی دستم قدرت پیدا کند!
ایمان ضعیفیم و وجدانم دست به دست هم داده و مرا سرزنش مکنند.
ناچار در گوشه ای مینشینم و تا میتوانم گریه میکنم خلاصه بیچاره و بدبختم و دادرسی ندارم!!...
شاید مایل باشید بدانید چرا با اینکه ضرر های آن را مشاهده میکنم این کار را ترک نمیکنم؟!!!
در جواب میگویم امروز ترک این کار ( تقریبا) از نظر من محال است. هنگام تحریک شدن، اراده از من سلب میشود بعد که به خود میایم کارم گریه است!...
گاهی به خدا التماس میکنم و به درگاه امامان متوسل میشم اما هر چه التماس میکنم کمتر نتیجه میگیرم.
گاهی با خود فکر میکنم مگر خدا و ائمه اطهار به افراد نا پاکی چون من توجه دارن؟!!!
چه کسی باید به من کمک کنه در صورتی که به نزدیک ترین کسانم هم نمی توانم درد دل کنم.
کاسه صبرم لبریز ، و جانم به لب رسیده، به من رحم کنید و راه نجاتی به من معرفی کنید اگر دستور طبی در نظر دارید به من اطلاع دهید.
همانطور که هممون میدونیم تعداد قربانیان در این راه کم نیست ، کسانی که پس از بیداری از این خواب سنگین خود دردناک ترین تاسف و پشیمانی رو بر روح خودشون احساس میکنن .
و زیادند کسانی که با آثار شوم این عدم رهبری صحیحشون تا پایان عمر دست در گریبانن!!!
شاهد این صحبتهای من نامه های فراوانیه که از عده ای از قربانیان به دست ما رسیده که میتونه پرده از گوشه ای از این راز وحشتناک برداره و ما رو هم بیدار کنه!!!
این نامه ها شامل اسرار ناگفتنی وقایع دردناک و بهت آوریه که نویسندگان آنها همه طلب کمک کردن و راه چاره خواستن!!!
میدانیم نوجوانی و جوانی دوران بحران غرائز مخصوصا(غریزه جنسی) است.
عزیزان من !!!
این غریزه اگه به صورت صحیحی رهبری نشه خرد کننده ترین ضربه رو بر پایه خوشبختی و سعادت میزنه و سرنوشت انسان رو به کلی دگرگون میکنه! نیرو های خلاق که هنوز نشکفته پرپر میشن و نبوغ و ابتکار از بین میره!
من میخوام در چندین پست نامه هایی که برخی از جوانان و نوجوانان در این مورد نوشتن و درد دل کردن و راهکارهایی که حضرت آیة الله مکارم شیرازی در کتاب (مشکلات جنسی جوانان ) بیان فررمودند رو بزارم .
از عزیزانی که وقت میزارن تا خلاصه ی این کتاب رو اینجا مطالعه کنند خواهش دارم با نظراتشون من و بقیه دوستان رو راهنمایی کنن ممنونم...
خدایا خطا و گناهان لباس خواری و ذلت مرا پوشانیده - و دوری از تو جامه عجز و بینوایی بر تنم انداخته - و جنایت بزرگ هوای نفس پرستی مرا دل مرده ساخته - تو ای خدا از رجوع به لطف و کرمت باز این مرده دلم را زنده گردان - ای مقصد و مقصود و مطلوب و آرزوی من – قسم به عزتت که من کسی که گناهانم را ببخشد غیرتو نمیدانم – و آنکه در هم شکستگیهای امورم را جبران کند جز تو نمیبینم - من به آه و ناله و کمال خضوع و به درگاهت آمده ام - و به خواری و مذلت به سویت رو آورده ام - پس اگرم تو از در برانی دیگر به که رو آرم - و اگرم تو رد کنی از حضورت پس به که پناه ببرم - پس آه از تاسف و حسرت خجلت و افتضاح من - و وای از اندوه و غم مصائب و کردار زشت من
خدایا سایه ی ابر رحمتت را بر سر گناهان سوزان من بینداز و باران لطف و محبتت را بر عیوب و پلیدیهای اعمالم بباران خدایا آیا بنده ی گریخته به جایی جز به درگاه مولایش رجوع تواند کرد - یا از خشم و غضب مولایش غیر او احدی حمایتش تواند نمود –
خدایا اگر پشیمانی از گناه توبه است قسم به عزتت که من از پشیمانم - و اگر استغفار و طلب آمرزش کردن موجب محو گناه است به لطفت من از آمرزش طلبانم – ترا سزد که بر ما عناب کنی تا باز (به لطف ایی و) خشنود گردی
خدایا قسم به قدرتت بر من که توبه ام بپذیر و به حلمت بر عصیانم که از من درگذر و به علمت به احوالم که با من به رفق و محبت نظر فرما –
خدایا تویی که دری از عفو و بخششت بروی بندگان باز کردی و نامش توبه نهادی و در کتابت فرمودی (ای بندگان به درگاه من به توبه با حقیقت) باز آیید (تا از گناهانتان در گذرم) پس عذر آنکه از این درگاه (به روی گناهکاران) باز کردی غافل است چه خواهد بود؟
ای خدا اگر گناه از من زشت است عفو از تو زیباست – ای خدا - من اولین بنده ای نیستم که گناه کرده از او درگذشتی و به درگاه کرمت آمد و به او احسان کردی (بسیار چون من گنهکاران را بخشیده ای و به آنها جود و کرم فرمودی ) – ای دادرس پریشان دلان - ای برطرف سازنده ی غم و رنج و زیان – ای بزرگ احسان - ای آگاه از سر بندگان - ای نیکو پرده پوش بر گناهان - جود و رحمت نامنتهای ترا به سوی تو شفیع می گردانم - و به جناب تو در مهربانیت نزد تو توسل میجویم - پس دعایم مستجاب کن و از امیدی که به لطف تو دارم محرومم نگردان - و توبه ام قبول فرما و خطاهایم بکرم و رحمتت محو گردان ای مهربانترین مهربانان عالم.
بسمعه تعالی
گفتم که: الف گفت: دگر؟ گفتم هیچ
در خانه اگر کس است، یک حرف بس است
والسلام علیکم و رحمة الله و برکات
الاقل محمد تقی البهجةامام حسن عسگری (ع)
عبادت کردن به زیادی نماز و روزه نیست ،
بلکه ( حقیقت ) عبادت ، زیاد در کار خدا اندیشیدن است .
تحف العقول ص 448
(سخنان بسیار زیبای استاد قرائتی در مورد فکر در ادامه مطلب)
شرایط ما در این دوره از تاریخ مانند دور آخر "دو امدادی" است. همه ی مجاهدان و مظلومانی که قبل از ما بوده اند با زحمات فراوانی این دین را به دست ما رسانده اند و تا پیروزی راهی نداریم. منطقی نیست که در دور آخر مسابقه سستی کنیم و کل زحمات را به هدر بدهیم . دونده بیشترین انرژی خود را برای لحظه ی آخر مسابقه می گذارد.
استاد پناهیان